کار آئی و عدم کار آئی ســیاسـی و تشـکیلاتی
داوود کرنزی داوود کرنزی

هامبورگ

 

میخواهم روی مسئلۀ مشخص تخنیکی ، سیاسی و تشکیلاتی نظریات خودرا با خوانندگان محترم و دوستان گرامی شریک نمایم .

به عقیده من کمبود و فقدان یک آموزش جدی و عدم تجهیز کامل و همگانی با اندیشه ها ، نظریات و اصول بمثابه مشعل و رهنمای یک سازمان و تبدیل نه شدن آنچه را که میخواهیم انجام دهیم به فهم همگانی علت اولی عدم کار آئی سیاسی و تشکیلاتی میدانم . معمولاً جنبش های مترقی به نسبت اینکه اقدامات خودرا درست درک ناکرده عمل می کنند ، دچار اشتباه و گمراهی می گردند .

تجارب گذشته در مراحل مختلف حاکمیت ما و تجارب تلخ حاکمیت های بعد از سقوط رژیم ما بیانگر این حقیقت است . بیگانگی از حقایق و نورم های اجتماعی و عدم درک خصوصیات و ویژه گی های قومی ، اتنیکی و قبیله ای ، ملی و حتی مدنی سبب کندی اقدامات و عملکردها می گردد . درک این عوامل شامل آموزش عمومی بوده است .

چیزی را که اکنون در اختیار داریم و میتوانیم به حیث وسائل و محمل آموزش بصورت سیستماتیک استفاده نمائیم وسائل تخنیکی ، الکترونیکی و نیروی متشکل و منضبط سازمانی ماست .

فورمول بندی دقیق کار سیاسی ــ تشکیلاتی سمت و استقامت کار و محل مناسب پیشبرد کار سیاسی ــ تشکیلاتی بی سروصدا بودن ، آرام بودن شرایط و محیط موجود در انتخاب و اتخاذ تدابیر است .

تربیت گروه ای از اشخاص  توانمند و بخصوص درین عرصه ضروری است . به دلیل اینکه برای جنبه های مختلف کار قابلیت های متفاوتی وجود دارد و لازم است .

یکی سازمانده خوب نیست مگر مبلغ بی همتا ویا آموزگار و مروج خوب می تواند باشد یا برعکس آن. معتقد هستم که برای پیشبرد این عملیه عوامل و دلائل و انگیزه ها وجود میداشته باشد . مسئولان احزاب و سازمانها از حوادث بوجود آمده در کشور به نفع اهداف شریفانه و مردمی خود استفادۀ سالم می نمایند ویا خود توانمندی خلق نمودن حوادث مفید را دارند .

دنباله رو بودن در حوادث و یا منتظر نشستن و تماشاچی بودن در حوادث موقعیت و موقف سیاسی سازمان را تضعیف نموده تعریف پاسیف به آن می بخشد .

بر انگیختن ، تشویق نمودن و به تحرک آوردن مردم بر اساس اصول زنده کار سیاسی بر مبنای عینی بودن ، واقعی بودن و حقیقی بودن قضایا باید صورت گیرد .

اگر یکی از این بنیاد ها دقیقاً عملی و درنظر گرفته نشود مردم اعتماد نمی کنند . مثلاً اگر مسئله ای را که حقیقت ندارد بخواهیم به اطلاع مردم برسانیم . دروغ جای حقیقت  را اشغال میکند . طور مثال گفته میشود که در انتخابات ریاست جمهوری 17 ملیون نفر ثبت نام کرده بالاخره معلوم میشود که یک رقم  ناچیز درآن شرکت نموده و مناصفه آن هم رای جعلی بوده ( کمتر از % 20 ) شرکت کنندگان را نشان دهد ویا اگر گفته شود که تعداد اشتراک کننده گان زنان از مردان بیشتر بوده ، نه حقیقت است و نه واقعیت . بیان کننده این مسئله فقط دیموگوژیست و عوام فریب خواهد بود .

اگر سیاست روشن باشد و اهداف معلومدار و منظور از اقدام سیاسی قبلاً طی پلاتفورم مشخص گردیده باشد بمانند کاندید نهضت فراگیر کلیه عوامل محیط موجود سیاسی ، موجودیت قوای خارجی ، توصیف از جنگ های موجود کشور ، عملکرد های کشور های خارجی و عدم توافق در سیاست ها ، رقابت های کشورها و نیروهای داخلی و عوامل و شکل گیری و سمت گیری نیروهای به اصطلاح مترقی همه و همه بمانند آیینه ای تمام نما قبلاً روشن گردیده باشد عملکرد آگاهانه خواهد بود و مارا به رسیدن به اهداف قبلاً پلان شده نزدیک خواهد ساخت .

درک واقعیت ها تحلیل از کمبودیها ، نارسایی ها و نواقص درسهای تاریخی و عبرت برای مشخص ساختن کار مثبت بعدی خواهد بود .

بنظر من نتیجۀ که ما داریم بزرگ و تاریخی است . این نتیجه مارا کمک نمود تا  در شناخت و تحلیل خود از موقف اجتماعی خود و موقف اجتماعی مردم ، آگاهی و سطح درک آنها ، علاقمندی مردم به مسائل قومی ، ملی و مادی تجدید نظر نمائیم ، قوت و قدرت خودرا مورد محاسبه قرار بدهیم ، دوستان حقیقی و رای خودرا بشناسیم ، محلات کار بعدی خودرا تشخیص نمائیم ، بدانیم که در کجا نیرو داشتیم و بنابر کدام دلیل حقیقی چون تخنیکی ، مالی ، تحدید و یا تخویف نتوانستیم نیروی خودرا بسیج و انتقال دهیم .

مطمئن هستم که رهبری سالم و خردمند نهضت در داخل کشور عنقریب کلیه مسائل را طی تحلیل نامه ای روشن خواهد ساخت . آنطوریکه در اتخاذ تصمیم با وجود شرایط دشوار جسور بودند و در نتیجۀ آن زمینه کار آئی سیاسی و تشکیلاتی مساعد شد نهضت فراگیر در مسائل داخلی و خارجی حضور یافت وتا دورهای دور کشور نام نهضت و کاندید پرافتخار آن طنین انداخت و نماینده گان سیاسی کشورها یکی بعد دیگر علاقمند مذاکره و مفاهمه و آشنائی با برنامه و خط مشی نهضت گردیدند . صفوف نهضت گسترش یافت و شوراهای جدید در ولایات ایجاد گردید .

اینکه عاقلان مصروف کار اند و ناکاره ها منفی بافی نموده ، دیده ندارند که اقدام وعمل مثبت را مثبت توصیف نمایند به گفته کاسترو قضاوت تاریخ برائت ماست . آنها را به قضاوت تاریخ می سپاریم .

 

دوستان عزیز !

 

کار آئی سیاسی ــ تشکیلاتی از سازماندهی آغاز می گردد . پلانیزه کردن کارها ، آغاز و اتمام وظایف تقویم و مسئول  اجرا نظارت و کنترول بر اجرای وظایف شامل این بخش است .

هنر رهبری و سازماندهی در آن است که گروه وسیع از کدرها در وظایف مشخص توظیف گردند . از همه کس و همه چیز استفاده کاری صورت بگیرد . به هرکس وظیفه ای سپرده شود و اعتماد صورت گیرد و اعتماد  تقویت و استحکام بخشیده شود و از اجرای وظایف بصورت انفرادی ویا طی جلسات کنترول بعمل آید و رابطه با عموم برقرار گردد . گزارش اخذ گردد و رهنمائی لازم صورت گیرد . کارها براساس اصل شایستگی و انتخابی بودن به بهترین ها سپرده شود . آنهائیکه دربین رفقا از نفوذ و اتوریته لازم برخوردار باشند ( یعنی رفقا مسئولین را تحویل بگیرند ) . مسئول این توانمندی را داشته باشد که از طریق برقراری یک مرکزیت قوی براساس معیار عملکرد و صرف انرژی و وقت مورد احترام قرار گیرد . اعتبار داشته باشد نه با استفاده از مرکزیت قوی بخاطر اعمال قدرت شخصی که درآن صورت خطرات جدی ناشی از نفوذ شخصی موجب دلسردی و دوری عده ای از کارزار سیاسی و تشکیلاتی می گردد و مناسبات سازمانی شکل روابط مالکانه را بخود میگیرد .

ایجاد میکانیزم جدید و بهتر کار حزبی از طریق سازماندهی و تبدیل نمودن اینکار به یک سیستم بهتر تشکیلاتی با استفاده از پلانیزه کردن کارها در سطح شوراها و چگونگی تحقق این پلانها در جلسات شوراها و براه اندازی انتخابات و دموکراتیزه کردن حیات درون حزبی با ابراز رای سری ، تامین ابراز نظر و آزادی بحث و انتقادات صمیمانه ، جلب و جذب 65 تن به صفوف نهضت و ایجاد 17 واحد اولیه و شورای شهر نتیجه کار این مدت است .

تدابیر تشکیلاتی چون ایجاد کمیسیون تشکیلات و کمیسیون ها در جنب سایر شعبات ، براه اندازی جلسات نظرخواهی پیرامون مسائل مختلف و ایجاد روحیه مشارکت عمومی ، تهیه اسناد از قبیل رهنمود ها ، یاد داشت ها ، فورمه های ثبت اعضا و فورمه های گزارش دهی و گزارش گیری ، مصاحبه و تهیه طرزالعمل جدید تشکیلاتی در سطح اروپا ، توضیح میکانیزم پیشبرد انتخابات از طریق یاد داشت شعبه تشکیلات و مصوبه هیات اجرائیه همه نشاندهنده روحیه تحقق دموکراسی درون سازمانی بوده است . در جلسات بحث تاکید روی برقراری دموکراسی و تناوب در رهبری شوراها و انتخابی بودن صورت گرفته است .

در نتیجه انتخابات طی یکسال از سطح واحد اولیه الی شورای اروپایی در 13 کشور و 65 واحد اولیه و شهری به اشتراک بالاتر از % 75 اعضای نهضت صورت گرفته و در مرحله دوم بمقصد ایجاد شورای اروپایی جاگزین شورای قبلی 237 تن از اعضای نهضت خودرا به عضویت شورای اروپایی کاندید نموده بودند که 95 تن به عضویت شورا انتخاب گردیدند .

این شورا الی ماه جولای 2011 ( دو سال ) با قوت و قدرت تام در تعین و انتخاب سیاست نهضت در اروپا ، کنترول از اجرای امور و رهبری عمومی و انتخاب ارگانهای رهبری شورا و ده ها مسئله دیگر صلاحیت عام و تام دارد .

در حیات حزبی ما و شاید هم در حیات حزبی سازمانهای همسو این اولین انتخابات درون حزبی باشد که از سطح واحد اولیه الی رئیس شورای اروپایی صورت گرفته است .

براساس تجربه معتقد بودم که در سطوح بالایی ( رهبری ) که ارگانهای دائماً فعال اند غرض تصمیم گیری سهولت در تجمع و تدویر جلسات از شیوۀ مختصر سازی مناسبات تشکیلاتی باید استفاده می شد.

هیات رئیسه ، هیات اجرائیه وشورای اروپایی بهتر میبود فشرده و مختصر میبود . در جنب هیات رئیسه ایجاد یک کمیسیون مشورتی ( بخصوص جهت ارائه مشاوره با رئیس شورا ) که متشکل از پیشکسوتان و دانشمندان به اشتراک حتی به نظرمن از سابقه داران سازمانهای رفیق نیز دعوت صورت میگرفت تا در سیاست گزاری ها ، تحلیل ها و رهنمود های عمومی بحث می نمودند و نظریات شان جمعبندی میشد و به اختیار مرکز کشور پیشنهاد میگردید . حالا که شورای اروپایی تصمیم وسیعتر اتخاذ نموده و من نسبت معذوریتم در جلسه شرکت نداشتم تصامیم شورا را از قلب پرتپشم بخاطر بهبود و تنظیم کارهای سیاسی ــ تشکیلاتی تائید و حمایت می نمایم .

پروسه انتخابات درون سازمانی بصورت نورمال همه کاندیدان را چانس داد تا کارکردها ، محبوبیت و رابطه خودرا در اولین مقام سازمانی ( واحد اولیه ) مورد آزمایش قرار دهند .

تصمیم واحد های اولیه ، شوراهای کشوری و شورای اروپایی را در مورد رای و عدم رای اعتماد به کاندیدان باید کاملاً رعایت و احترام نمائیم . چونکه این جلسات در حضورداشت رفقا دائر شده و در آغاز و شروع جلسه روی قانونی بودن و عدم قانونی بودن تدویر جلسه در حضور همه اشتراک کننده گان با ابراز رای موافق ویا مخالف رسمیت حاصل و دائر گردیده است . که متاسفانه عده ای محدود قانونی بودن و دموکراتیک بودن یا نبودن این جلســات را در رابطه به موفقیـت و عدم موفقیت و حتی ( اشخاص برنده رای کم ویا زیاد خودرا ) متناسب می دانند و سروصدا و نارضایتی ابراز میکنند . مشوره رفیقانه ای من به این رفقا اینست که یکبار دیگر به خود و رفقای خود اعتماد کنند و در پراتیک به اعضای واحد اولیه ویا شورای کشور خود با کار صمیمانه خودرا تثبیت نمایند و در آینده خودرا کاندید نمایند و رای ببرند .

داشتن اختلاف و تنوع نظر بمانند توافق نظر و موافقت در مسائل حق طبیعی هرعضو نهضت است . نهضت به این مناسبت نام خودرا فراگیر انتخاب کرده . گرایش های فکری و حتی گرایش های محدود تشکیلاتی در ساختار نهضت واقعیت است .

اما زمانیکه خود تصمیم اتخاذ می نمائیم که حالا از مصلحتی بودن مناسبات تشکیلاتی میگذریم به یک مرحله جدید و انتخابی  بودن و تاکید براصل انتخابی بودن داریم واقعیت باخت را نیز بپذیریم . با تاسف میخواهم بگویم که ما هنوزهم فکرمی کنیم که در قدرت و حاکمیت قرار داریم . از سقوط حاکمیت و فروپاشی حزب ما سالها می گذرد مگرهنوزهم خودرا در اریکه قدرت می بینیم . کوچکترین عکس العمل ویا بحث درمقابل خودرا تحمل نمی کنیم و گویا که تا زنده هستیم مسئول و موسس و رهبر هستیم و به هرمسئله بهانه می تراشیم . نباید به بهانه های مختلف روند دموکراتیک ایجاد شده را ( انتخابات درون سازمانی را ) زیر سوال ببریم و ادعا کنیم که انتخابات فضای صمیمانۀ کاری مارا برهم زده . بیائید که به مصلحت ها برگردیم . یعنی نو ، جدید و قدم به پیش را عده ای محدود میخواهند رد نمایند و موقعیت خودرا تصمیم ندارند از دست بدهند .

درحالیکه انتخابات درون سازمانی یک دست آورد تاریخی ماست . هرنوع اقدام یا پیشنهاد مبنی بر دفع دموکراسی  صف جدید ( فرکسیون ) را در نهضت ایجاد نموده که هدف ایشان بقای تسلط دائمی بر سازمان بوده به نام کهنه کاران ، بهانه جوها ویا هرنام که باشد محکوم به زوال خواهند بود .

چانه زنی در مسائل تشکیلاتی و قبل از هر نشست ویا اقدام مهم محکوم نمودن آنهائیکه در جریان انتخابات درون سازمانی یا به اکثریت قاطع ویا به اتفاق آرا انتخاب گردیده اند زیرنام های مختلف جفا و ناروا بوده خورده گیری ، منفی بافی و بهانه جوئی سبب و موجب عدم کارآئی تشکیلاتی و سیاسی گردیده نقش موثر و کارآئی شعبات شورای اروپائی و رهبری منتخب آنرا تضعیف می کند .

برماست تا علیه بی اراده گی در اجرای تصامیم ، دو دلی در کارها ، بهانه گیری های بی مورد اشخاص غیرمسئول که فقط نقش خودرا طی یکی دو بیانیه در سال میخواهند تثبیت نمایند و درهیچ اقدام سیاسی و تشکیلاتی ( حتی بعضاً در جلسات واحد اولیه خود شرکت نمی کنند ) با قاطعیت تصمیم اتخاذ نمائیم .

درحالیکه اعتقاد دارم که به هیچ وجه نباید مخالف سازی نموده دشمن پروری نمائیم مگر نرمش بیش از حد بی دسپلینی ببار آورده مانع برش در کارها می گردد .

تقابل در کار سیاسی سطح مسئولیت پذیری ، وظیفه شناسی و صمیمیت را تنزیل داده به انارشیسم می انجامد .

ما دوسال کاری پیش رو داریم . میتوانیم روی اسلوب و شیوه های بهتر کاری فکر نمائیم . نظریات و پیشنهادات خودرا جمعبندی نمائیم و به پیش برویم و به فکر عقب گرائی نباشیم . سطح اعتماد را ارتقا بخشیم و باورهارا تحکیم نمائیم .

تاکید دارم که اصول ذیل سیاسی و تشکیلاتی در برنامه و اساسنامه نهضت موجود است که بر مناسبات کاری ما باید مسلط باشد .

عالیترین دموکراسی ، علنیت ، تعهد آگاهانه ، وحدت سازمانی ، مسئولیت فردی ، تنوع نظر ، وحدت عمل ، تساوی حقوق ، دسپلین یکسان ، توزیع صلاحیت ها و تناوب رهبری ، همزیستی گرایش ها در سیاست گذاری ها و وحدت برنامه و عمل سیاسی .

اگر بغرض ارتقا سطح آموزش عمومی ، تصنیف بندی کار آموزشی و تربیتی را در نظر بگیریم کار با جوانان و آنعده از رفقایی را که نیاز به سیستم آموزش ( کورسها و لکچرها در واحد های اولیه ) را دارند ویا بشکل ارائه سمینار های پالتاکی ضرورت احساس شود ، سازماندهی گردد سطح کار آئی سیاسی و تشکیلاتی ارتقا می یابد .

همچنان تدویر جلسات بحث و مذاکره در سطح شهرها و ایالات ویا بصورت پالتاکی برای همه به اشتراک دانشمندان ، تحلیلگران ، اعضای نهضت ویا حتی از سائر سازمانهای همسو و رفیق دائر گردد و مسائل مشخص در هر سمینار عنوان گردد نتایج بحث ها صرفاً یاد داشت گردد نه جروبحث شود . ضرور نیست که جواب ارائه گردد بلکه جمعبندی شود مفید خواهد بود .

توانائی در دانائی است ( هیگل )

 

کارما تمام نشده  زمان سپری گردیده  آینده پیشرو قرار دارد .


November 15th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات